وجه تاریک واقعی خود را بشناسید
ما اغلب درمورد خودمان دارای یک جنبه تاریک هستیم. ممکن است ذکر کنیم که سعی می کنیم این قسمت از شخصیت خود را تحت کنترل داشته باشیم یا درمورد کارهایی که طرف های تاریک ما را وسوسه می کنند انجام دهیم. با این حال ، معلوم شد که این قسمت از شما بسیار مهم است ، و چیزهای زیادی برای آموزش شما دارد ... روند استفاده از این سمت تاریک به عنوان سایه شناخته می شود.
با استفاده از کار روان شناس کارل یونگ ، ما خواهیم دید که چگونه از این قسمت تاریک ذهن خود استفاده کنیم.
شروع با توضیح اینکه طرف سایه شما در واقع چیست ، ما سوالات اصلی شما را در مورد اهمیت جنبه تاریک شما بررسی خواهیم کرد.
ما ریشه های طرف سایه خود را بررسی خواهیم کرد - چه زمان ، چگونه و چرا آنها رشد می کنند - و هزینه های نگهداری این قسمت از خود را در نظر می گیریم.
سرانجام ، ما مهمترین مزایای کار با سایه شما را بررسی خواهیم کرد ، و دو تمرین دقیق را که می توانید برای شروع این کار استفاده کنید ارائه می دهیم.
طرف سایه ما چیست
به ساده ترین اصطلاح ، طرف سایه یا خود سایه ما بخشی از ماست که عمدتا از احساسات منفی تشکیل شده است .
به عنوان مثال ، احساساتی مانند عصبانیت و حرص و طمع در خود سایه ما ، همراه با انگیزه های تاریک ما ، مانند عطش انتقام ، وجود دارد.
همانطور که یونگ توضیح می دهد ، این جنبه تاریک طبیعت ما بسیار ابتدایی است ، با خواسته ها و احساساتش اولین تجربه هایی است که بشر در جنگ برای بقا داشته است.
ما غالباً فکر نمی کنیم که این قسمت از خودمان فکر کنیم ، و ممکن است وقتی این کار را انجام می دهیم احساس گناه کنیم.
پس از همه ، ما به طور معمول می خواهیم خود را به عنوان افراد خوب تصور کنیم.
با این حال ، همه ما یک جنبه سایه ای داریم و دسترسی به این جنبه از خود می تواند منبع مفیدی از بینش و توانمند سازی باشد.
طرفهای تاریک ما
حتی با توضیحات بالا ، شاید از خود بپرسید "دقیقاً چه بخشی از جنبه تاریک من است؟" پاسخ این است که خود سایه از همه چیزهایی تشکیل شده است که شما در خود دور می کنید و رد می کنید.
هر چیزی که بخواهید ، فکر کنید یا احساس کنید که برچسب حقارت یا غیرقابل قبول دارید در خود سایه جذب می شود. به عبارت دیگر ، اگر چیزی را تجربه کنیم که با ایده انتخابی ما درباره اینکه می خواهیم چه کسی نیست ، مطابقت داشته باشد و از این قسمت تاریک خود جدا شود.
گرچه اکثر این موارد منفی هستند ، اما لزوماً چنین نیستند - هر چیزی که ما از آن چشم پوشی کنیم به قسمت سایه ما می رسد.
این بدان معنی است که حتی صفات مثبت یا خنثی که ما آنها را رد می کنیم می توانند در سمت سایه ما قرار بگیرند. به عنوان مثال ، اگر همدل بودن را دوست ندارید زیرا باعث می شود احساس ضعف کنید ، این ویژگی ظاهراً مثبت رد می شود.
و اگر خوشحال نیستید که یک همکار به دلیل ناخوشایند و ناجوانمرد بودن جذب شده اید ، ممکن است این جذابیت بی طرف نیز رد شود.
مهمتر از همه ، این قطعات و بخشهایی که ما از آنها رد می کنیم واقعاً نمی توانند نابود شوند. آنها در قسمت سایه ما زندگی می کنند ، اما ما آنها را به عنوان یک بوکس تجربه می کنیم تا دیگر مجبور نباشیم با آنها درگیر شویم.
با این حال ، این عدم تعامل می تواند به ضرر ما باشد. هرچه ما خود را بهتر بشناسیم و هرچه اصالتاً زندگی بیشتری را انتخاب کنیم ، شادتر خواهیم بود.
بنابراین ، در بعضی موارد ، عدم تعامل با یک سایه بزرگ و پیچیده در واقع می تواند فرصت حضور در خود را از ما دریغ کند.
احساسات غیرقابل کنترل
در حالی که بسیاری از ما نسبت به صفات سایه خود احساس گناه و شرم می کنیم ، حقیقت این است که آنها از کنترل ما خارج هستند.
آنها هوشیار نیستند ، بلکه ناخودآگاه هستند - ما بیش از این که رویاهایی را که در شب می بینیم ، خود سایه خود را انتخاب نکنیم.
ما تصمیم نمی گیریم که در چیست.
این بخشهای خودمان را ، و نباید خود را مقصر آنها بدانیم.
با این حال ، همه ما از نظر "تراکم" بودن سایه خود متفاوت هستیم.
هرچه بیشتر با ناتوانی در تنظیم احساسات دست و پنجه نرم کنید ، احتمال اینکه بسیاری از افکار ، احساسات و انگیزه ها را به سمت سایه ذهن خود بکشید ، بیشتر است.
با گذشت زمان و کار ، می توانیم در داشتن و تنظیم احساسات خود بهتر عمل کنیم ، به طوری که موارد کمتری به اندازه کافی تهدیدآمیز تلقی می شوند تا در خود سایه حبس شوند.
همانطور که گفته شد ، ما هرگز از شر سایه خود خلاص نخواهیم شد ، و آنها حتی در سالم ترین فرد با تنظیمات شخصی نیز عملکرد مهمی دارند.
سایه ما کی زنده شد
اکنون که به س basicال اساسی "خود سایه شما چیست" پاسخ دادیم ، ممکن است از خود بپرسید که این جنبه از شما از چه زمانی بوجود آمده است. برای اکثر مردم ، جواب این دوران کودکی خیلی زود است.
همه کودکان عشق ، لذت و مهربانی را تجربه می کنند ، اما همچنین عصبانیت ، ترس و حرص و آز را تجربه می کنند. مراقبان ما نشانه هایی را درباره اینکه کدام قسمت از ما "خوب" و "بد" هستند ارسال می کنند.
سپس بیت های "خوب" را به عنوان بخشی از خودمان می پذیریم و قسمت های "بد" را به سمت سایه خود می فرستیم.
آیا باید سایه خود را نادیده بگیرید؟
با توجه به منشأ کودکی خود سایه خود ، ممکن است وسوسه شوید که فکر کنید می توانید همه اینها را در بزرگسالی نادیده بگیرید.
از این گذشته ، شما دیگر کودکی ناامید نیستید که در یک لحظه حیاتی نیازهای اصلی خود را تأمین ننموده و احساس کرده اید که چیزی منفی باید در آن قفل شود.
با این حال ، نادیده گرفتن منفی از نوعی که در سمت سایه خود می یابیم اشتباه است. سایه های ما همچنان پابرجا هستند ، و اگر آگاهانه به آنها توجه نکنیم ، آنها می توانند بدون آگاهی ما بر اعمال ما تأثیر بگذارند.
به عنوان مثال عصبانیت را در نظر بگیرید. اگر از عصبانیت در سایه خود و ریشه های آن عصبانی باشید ، می دانید چه زمانی ممکن است این خشم ایجاد شود و می تواند برای تعدیل آن عمل کند.
در مقابل ، اگر از پذیرفتن این عصبانیت خودداری کنید ، ممکن است در مشاجره با یکی از عزیزان شما بلامانع ظاهر شود و شما را به بیان سخنان ظالمانه ای که منظورتان در واقع نیست ، هدایت کند.
اثرات نگه داشتن سایه شما
نادیده گرفتن خود سایه شما پیامدهای منفی دیگری نیز دارد. یکی از رایج ترین موارد فرافکنی است. اساساً ، این یک پدیده روانشناختی است که در آن دیگران آنچه را که از خود بیزاریم می بینیم.
پس از آن که احساس راحتی کنیم ، می توانیم به آن حمله کنیم. به عنوان مثال ، تصور کنید که طرف سایه شما نادیده گرفته شده گرایش به حرص و طمع دارد.
شما ممکن است شریک زندگی خود را به حریص بودن بی وقفه متهم کنید که آنها فقط کمی حریص هستند و بگویید که طمع آنها شما را بیزار می کند.
گرچه به نظر می رسد این روشی عجیب و غریب برای کنار آمدن با احساسات دشوار باشد ، مدتهاست که در روانشناسی به عنوان روشی برای برخورد با چیزهایی که درباره خودمان دوست نداریم مستند شده است.
بنابراین ، در این مرحله ، تصویری کامل از خود سایه و برخی از راههایی که در صورت نادیده گرفتن آن سایه آسیب می بینیم ، داریم.
بیایید اکنون جنبه مثبت را بررسی کنیم - مزایای کاوش در سایه خود ، که می تواند به شما کمک کند جلوی خود را بگیرید.
مزایای کار سایه
طبیعی است که مردم نسبت به تعامل با سایه خود تردید دارند. به هر حال ، تفکر درباره استعدادها ، نقاط قوت و تأثیر مثبتی که نسبت به دیگران داریم ، لذت بخش تر و تأیید کننده تر است.
نگاه مستقیم به تاریک ترین نقاط خودمان می تواند دلهره آور باشد. شما ممکن است نگران آنچه می توانید یاد بگیرید نگران باشید ، یا ممکن است ترس داشته باشید که نگاه کردن به این سمت از خود باعث شود شما به نوعی "یک فرد بدتر" شوید.
با این حال ، در حقیقت ، تکنیک های سایه ای که به شما کمک می کنند طرف سایه خود را کشف کنید ، در واقع فرصت های فوق العاده ای برای رشد ایجاد می کنند.
این نمی تواند شما را به یک فرد منفی تر تبدیل کند - فقط به شما بینشی در مورد افکار و احساسات منفی می دهد که ممکن است در گذشته با آنها دست و پنجه نرم کرده باشید.
اگر هنوز مطمئن نیستید که می خواهید خودتان به این نوع کارها بپردازید ، این مزایا را بخوانید و در مورد اینکه آیا ارزش آن را دارد که امتحان کنید تأمل کنید.
انرژی و سلامت بهبود یافته
اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد ، اما شواهد قانع کننده ای وجود دارد که نشان می دهد کار Jungian Shadow در واقع می تواند انرژی شما را افزایش دهد.
چرا این اتفاق می افتد - چرا نگاه کردن به تاریک ترین نقاط خود باعث افزایش سطح انرژی شما می شود؟
برای درک این موضوع ، به این فکر کنید که وقتی ما مسائل حل نشده ای را حمل می کنیم ، چه مقدار انرژی مصرف می شود.
وقتی اعتقادات ، احساسات و اضطراب ها را پایین می آوریم چون آنها را دوست نداریم ، مثل این است که هرجا برویم یک چمدان عظیم پشت سر خود حمل می کنیم.
نتیجه ممکن است گاهی بی حالی غیرقابل توجیه باشد ، گاهی اوقات شامل خواب آشفته نیز می شود. بعلاوه ، وقتی از این طریق خودمان خسته می شویم ، طبیعتاً روحیه ما را نیز پایین می آورد.
ممکن است با علائم افسردگی و احساس عدم رضایت از زندگی خود دست و پنجه نرم کنیم.
در مقابل ، وقتی کارهای سایه را انجام می دهیم ، به چمدان سنگین نگاه می کنیم و آن را مرتب می کنیم تا نیازی به سنگینی آن نباشد. این به ما کمک می کند انرژی از دست رفته را بازیابی کنیم و در نتیجه می تواند سلامت روان را بهبود بخشد.
روابط بهبود یافته با دیگران
وقتی به چگونگی بهبود روابط می اندیشید ، نگاه به سمت سایه خود احتمالاً بلافاصله به ذهن خطور نمی کند.
در واقع ، ممکن است فکر کنید که تاریکترین قسمتهای شما فقط می تواند به روابط شما آسیب برساند و دلیل بیشتری برای پنهان شدن از آنها ایجاد می کند.
برعکس ، به نظر می رسد کار سایه به همه روابط مهم ما - دوستی ، پیوندهای خانوادگی و مشارکت های عاشقانه - کمک می کند.
دلیلش این است که کار سایه همه چیز در مورد کنار آمدن با این قسمت تاریک ما و ادغام آن در ماست.
این یعنی ما خودمان را بهتر می شناسیم. و وقتی خود را بهتر بشناسیم ، بهتر می توانیم نیازهای خود را در روابط با دیگران بیان کنیم.
به عنوان یک پاداش ، یادگیری پذیرفتن سمت سایه خود به ما کمک می کند تا طرف سایه عزیزانمان را بپذیریم. ما درک ، همدلی و واقع گرایی بیشتری نسبت به دیگران داریم.
کار سایه به ما می آموزد که همه ما شایسته عشق و مراقبت هستیم حتی اگر همه ما درد و عصبانیت داشته باشیم.
خلاقیت بهبود یافته
سرانجام ، کار سایه ای همچنین توصیه جالبی برای هرکسی است که می خواهد یاد بگیرد چگونه مهارت خلاقیت را بهبود بخشد.
این چند دلیل دارد.
یک چیز ، علی رغم کلیشه ها ، افراد سالم از نظر ذهنی به طور مداوم خلاق و مثمرثمر هستند.
ثانیاً ، اگر یاد بگیرید چگونه و چه موقع باید با سایه خود درگیر شوید ، کارهای خلاقانه خود بیشتر دارید.
به عبارت دیگر ، هیچ چیز برای کاوش خیلی ترسناک نیست.
در حالی که از خود سایه خود پنهان شده اید ، ناخودآگاه دیوارهایی را برپا خواهید کرد که جایی که اجازه خلاقیت شما را می گیرد محدود است.
به عنوان مثال ، اگر نویسنده هستید ، ممکن است از مضامین خاصی که موجب خشم سرکوب شده شما می شود ، آگاه شوید.
یا اگر یک نوازنده هستید ، ممکن است هنگام آهنگسازی خود را گیر بیاندازید زیرا شروع به درگیر شدن با احساسات دفن شده ای می کنید که بیش از حد طاقت فرسا هستند. در مقابل ، بعد از کار سایه ، می توانید به این تاریکی متمایل شوید و حتی زیبایی را در آن پیدا کنید.
تمرینات سایه
اگر اکنون برای شروع تمرینات سایه ای خود آماده هستید ، دو روش اساسی وجود دارد که ممکن است بخواهید آنها را امتحان کنید.
مناسب برای مبتدیانی که می خواهند انگشت شست خود را در اتصال با سایه خود فرو ببرند ، این تمرینات آسان و کاربردی است.
مشاهده احساسات شما
این تمرین اول اهمیت هوش هیجانی را جلب می کند.
برای شروع ، در نظر بگیرید که خود سایه شما عمداً طفره می رود. ما در سرکوب آن و دور نگه داشتن آن بسیار تمرین کرده ایم.
با این حال ، هرچه بیشتر روی احساسات ، افکار و اعمال خود تمرکز کنیم ، احتمال مشاهده سایه خود بیشتر می شود. روش های زیادی برای انجام این کار وجود دارد ، اما تکنیک های فعلی از شما می خواهند که بر نحوه واکنش شما نسبت به اطرافیان تمرکز کنید.
به شدیدترین واکنشهای خود توجه کنید و آنها را یادداشت کنید. یکی از راه های انجام این کار این است که در پایان هر روز پنج یا ده دقیقه وقت بگذارید و لیستی سریع از بزرگترین احساساتی که آن روز در اطراف مردم احساس کرده اید را تهیه کنید.
به عنوان مثال ، شاید دوست شما دیر شده باشد و شما تقریباً می خواهید از رستوران بیرون بروید. متناوباً ، ممکن است هنگامی که به نظر می رسید که همکار خود راجع به اینکه سخنرانی اخیرشان چقدر خوب است ، لاف می زنند ، احساس خشم می کردید.
گام بعدی این است که به موارد موجود در این لیست نگاهی بیندازید و این س honestال صادقانه را از خود بپرسید: این واکنشها در مورد خود سایه شما چیست این درس را بخاطر بسپارید که چیزهایی را که از خودمان متنفریم به دیگران منتقل می کنیم
بزرگترین پاسخهای منفی ما اغلب ، در عمق ، واکنشهای منفی به خودمان هستند. بنابراین ، برای بازگشت به یکی از مثالهای بالا ، ممکن است با خود اعتراف کنید که بخشی از خود سایه شما غرور یا خودباوری در مورد دستاوردهای خاص است. به همین دلیل است که شما به همکار خودستایی خود واکنش نشان داده اید.
از صدای داخلی خود استفاده کنید
دومین رویکرد کلیدی برای کار سایه همه چیز در مورد ارتباط با صدای درونی شماست. شما ممکن است قبلاً تجربه ارتباط با صدای درونی معنوی را داشته باشید ، به عنوان مثال هنگام انجام برخی از انواع ذهن آگاهی.
با این حال ، این چرخش جدید به کار سخت تری احتیاج دارد - شما باید مایل باشید صدای محبوب ترین قسمت خود را بشنوید. توجه داشته باشید که متخصصان یونگی نمی گویند شما مجبورید با خود صحبت کنید.
در عوض ، ایده این است که همه ما "بخش" های مختلفی از شخصیت خود داریم و می توانیم با همه این تکه های خود گفتگو کنیم.
وقتی به بعضی از قسمت های خود گوش نمی دهیم ، وقتی نمی خواهیم آنها می توانند بر رفتار ما تأثیر بگذارند. به عنوان مثال ، عدم گوش دادن به عصبانی ترین قسمت از خود ، این عصبانیت را به سمت ایجاد و سازندگی سوق می دهد تا زمانی که ظاهر شود - شاید در یک هدف غیر شایسته.
همه ما می توانیم به مواردی فکر کنیم که به گونه ای صحبت می کردیم یا به گونه ای رفتار می کردیم که ما را به پرسیدن "چرا من چنین کاری کردم؟" انجام دهیم. در بیشتر مواقع ، پاسخ این است که خود سایه شما برای مدت کوتاهی در صندلی راننده بود. و تنها راه جلوگیری از این امر گفتگوی فعال است.
یک تکنیک مربوط به نگهداری "خود ژورنالی سایه" است. سعی کنید حداقل هفته ای یک بار به این تاریک ترین جنبه خود وصل شوید و اجازه دهید آن قسمت در مورد افکار و احساسات منفی خود مطلبی را بنویسد.
سپس ، با نگاهی دلسوزانه ، این مطالب را بخوانید و سعی کنید بفهمید که این منفی از تاریخچه شما ناشی می شود.
استفاده از هیپنوتیزم برای ایجاد سلامت عاطفی
در این راهنما ، ما مقدمه ای درباره اهمیت طرف سایه شما ارائه داده ایم. ما بررسی کرده ایم که چگونه می توانید برای بهبود سلامت عاطفی ، ایجاد خودآگاهی و داشتن زندگی معتبرتر ، با آن قسمت پنهان خود کار کنید.
با این حال ، روش های بی حد و حصری وجود دارد که می تواند این خود-توسعه را پیش ببرد. یکی از م mostثرترین روشها برای بهبود سلامت روان خودهیپنوتیزم است - و ما طیف گسترده ای از برنامه ها را ارائه می دهیم که به طور خاص در بهبود سلامت عاطفی ما است.
هیپنوتیزم فقط به شما کمک می کند تا روش هایی را که می خواهید تغییر دهید و خود هیپنوتیزم به شما امکان می دهد این جلسات تحول آفرین را در خلوت خانه خود تجربه کنید.
خودهیپنوتیزم و کار سایه مشترکات قابل توجهی دارند. به طور خاص ، هر دو به شما کمک می کنند تا در فرآیندهای فکری ناخودآگاه خود ، تغییراتی ایجاد کنید که باعث بهبودی می شوند.
خود هیپنوتیزم شما را به یک حالت عمیق آرامش رهنمون می کند ، در آنجا شما مستعد پیشنهاداتی می شوید که می تواند به شما کمک کند احساس بهتری نسبت به خود و زندگی خود داشته باشید.
بنابراین چه با اضطراب و چه با هراس مقابله کنید ، به طور مداوم با عزت نفس پایین مبارزه کنید ، احساس استرس شدید در شما ایجاد می شود یا اینکه فقط احساس کنید چیزی مانع شما می شود ، خود هیپنوتیزم می تواند به شما کمک کند یک قدم بزرگ به جلو بردارید.
